کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،
ثروتمندی مغرور به او رسید و با تکبر گفت:
بکار؛
بکار که از تو کاشتن است و از ما خوردن!
کشاورز نگاهی به او کرد و گفت:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دارم یونجه میکارم!!
- ۰ نظر
- ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۵۴
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،
ثروتمندی مغرور به او رسید و با تکبر گفت:
بکار؛
بکار که از تو کاشتن است و از ما خوردن!
کشاورز نگاهی به او کرد و گفت:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دارم یونجه میکارم!!